گزارشی از ایتالیا به نقل از بی بی سی

 
نمایشگاه عکس ایران به تازگی در ونیز ایتالیا افتتاح شده و تا چهاردهم
 
 اکتبر ادامه خواهد داشت.
 
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2007/09/070926_an-ma-venice-photo.shtml 
 

این نمایشگاه که در یک مرکز فرهنگی بزرگ با نام "کاندیانی" در ونیز برپاست، توسط ریکاردو زیپولی، عکاس ایتالیایی و مدرس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاهی در ونیز با همکاری محمدرضا طهماسب پور و عباس کیارستمی مهیا شده و تبلیغات وسیعی برای آن در سطح شهر صورت گرفته است.

نمایشگاه، ۱۲۲عکس را در سه بخش مختلف در خود جای داده است، مناظر، مردم و جاده ها.

بخش مناظر به عکس های خود ریکاردو زیپولی از طبیعت ایران اختصاص دارد. این عکس ها که بین سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۶ گرفته شده اند، تصویر دیدنی ای از نقاط مختلف ایران در فصول گوناگون را به نمایش می گذارند و توضیحات نصب شده در ابتدای این بخش از ایران به عنوان "سرزمین هزار چشم انداز" یاد می کند، دوربین زیپولی موفق می شود بخش هایی از این زیبایی بیکران را با مخاطبش تقسیم کند.

بخش دوم با عنوان "مردم" ، با حک بزرگ نام عکاسان این بخش بر دیوار( به فارسی و انگلیسی) آغاز می شود: پنجاه و شش عکاس معاصر با هفتاد عکس از چهره ها و زندگی مردم ایران در نقاط گوناگون.

عکس زن بختیاری کار نفیسه مطلق،در ابعاد بزرگی چاپ شده و آغازگر این بخش است. کاوه بغدادچی با عکسی از مراسم زنجیر زنی توجه مخاطب را به خود جلب می کند و امین نظری با تصویری ساده اما گویا از قطار و مسافرانش،بازدید کننده را به درنگ وا می دارد.

عکس محمد کوچک پور کپورچالی از تالش، تصویر دیدنی ای از یک زن روستایی در برف را با استفاده جذاب از رنگ ها و فضا خلق می کند که حاصلش انتخاب این عکس به عنوان پوستر نمایشگاه است.

تجربه و نوگرایی تکنیکی در عکس های این بخش گاه چشمگیر است: مهدی اشرافی ورزیده از سرعت پائین در ثبت تصویر عزاداری استفاده جذابی می کند، همین طور مرتضی نیکو بذل برای تصویری از تئاتر عارفانه.

رضا نجفیان از نور به طرز قابل توجهی سود می جوید تا آدم های تنهایش را- پشت به دوربین و ضد نور- در کنار نرده هایی که سیاه و سفید ترسیم شده اند، به نمایش بگذارد و غم و حرمان شان را با مخاطب تقسیم کند   

 و عکس دلخراشی از اثار سید حمید هاشمی از دو جسد در آغوش هم در زیر آوار بم، بازدید کننده غربی را شوکه می کند...

                                                      ----------

 

اما شاید ایراد انتخاب عکس های این بخش در این است که هیچ تصویری از زندگی معاصر شهری ترسیم نمی کند. تقریباً تمامی عکس ها به زندگی و مردم روستایی یا آئین ها و مراسم سنتی اختصاص دارد و عکسی از زندگی معمول مردم تهران در آن نمی بینیم. در نتیجه برای بازدید کننده ای که چیزی درباره ایران نمی داند- و معمولاً هم چنین است- ممکن است که این توهم بوجود بیاید که تمامی شکل زندگی در ایران به همین صورت است و زندگی مدرن شهری در این کشور وجود ندارد.

بخش آخر به جاده های ایران اختصاص دارد: بیست عکس سیاه و سفید از عباس کیارستمی- بین سال های ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۳- در کنار بیست عکس رنگی از ریکاردو زیپولی- بین سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۶- به همراه شعرهای کیارستمی به فارسی و ترجمه ایتالیایی زیپولی(او اولین کسی است که شعرهای کیارستمی را به زبان دیگری ترجمه کرد و کتاب "همراه با باد" را در سال ۲۰۰۱ در میلان به چاپ رساند).

زیپولی قرار دادن عکس هایش را در کنار کیارستمی،نوعی قمار خوانده است ، اما در هر حال از دو نگاهی یاد می کند که "هر دو عاشق ایران هستند."

جاده های تصویر شده، غم نهانی را در دل دارند که از تنهایی ها و غم های مشترک یک ملت حرف می زنند. از سویی به طرز عجیبی این جمله "مسافران" بیضائی را به یاد می آورند که"لعنت به جاده ها، اگه معنی شون جدایی یه" و از سوی دیگر عکس های کیارستمی، فیلم های او به ویژه "خانه دوست کجاست؟" را تداعی می کنند و البته موفق تر از فیلم ها، این جمله کیارستمی را به خاطر می آورند که"عکاسی هنر کامل تری است از سینما" و این حرف در مورد سبک و سیاقی که کیارستمی کار می کند- و البته فقط در مورد آن- کاملاً درست به نظر می رسد.

در کنار نمایشگاه، فیلم هایی از سینمای ایران مانند کلوزآپ، زندگی ودیگر هیچ، زیر درختان زیتون ساخته های عباس کیارستمی، بادکنک سفید، آینه و طلای سرخ از جعفر پناهی، باشو غریبه کوچک بیضائی، بایسیکل ران وسفر قندهار مخملباف، زمانی برای مستی اسب ها کاری از بهمن قبادی، ماراتن امیر نادری و مستندی درباره سینمای ایران با عنوان"ایران: یک انقلاب سینمایی" کار نادر تکمیل همایون هم به نمایش در می آید.